وطن سرخ

وطن سرخ

وطن سرخ

وطن سرخ

آمریکا کافره یا شما -نیروی انتظامی کشور

ماشا الله به مردم کشور عزیزمان خیلی بی عرضه ایم بیشعور هم هستیم فقط شما رو نمیگم خودمم میگم

تو که ریش گذاشتی و یه مهر هم داغ کردی گذاشتی وسط پیشونیت که بگی مثلا نماز خونی بیایین جواب بدین کافر کیه ؟ کیا هستند ؟

امروز طی چند خبر :بعلاوه فیلم تا نگین دروغ گفتیم

ماموران شهردای سر یک میوه فروش ار شکاندند به بدترین شکل موجود 

در دیگر شهر ماموران بدون مجوز قانونی و حکم  از طرف دادگاه با تفگ وارد خانه فردی میشوند و او را تهدید میکنند  ادامه مطلب ...

تبریک به دریای خزر

خوب به میمنتو و مبارکی دریای خزر رو هم دادین  رفت مبارک باشه !!!!

شما مردم ایران باید آماده بدتر از اینها هم باشید !

شاید بپرسید بدتر از این چی میتونه باشه ؟

خوب بدتر از این میتونه جدایی اهواز و آذربایجان ایران باشه! حالا بپرسین چرا ؟ 

ادامه مطلب ...

غریزه جنسی

غریزه جنسی مثله بو کردنه


بزارین از یه داستان کوچلو شروع کنم:

دختری زیبا سوار تاکسی شد ، پیر مردی هم از قضا در تاکسی بود دختر با چنان زیبایی خود پیر مرد را شیفته خود کرده بود و پیر مرد هی به او یعنی دختره نگاه میکرد دختر با صدا بلند گفت : مگر خواهر و مادر نداری ، پیر مرد هم جواب داد تو خوشگلی منم مرد دختر گفت خوب نگاه نکن پیر مرد گفت آخر چگونه دختر هم حرف خودش را تکرار میکرد که پیر مرد ناگهان کفش خود را در آورد و با جو راب خود ور رفت که دختره گفت کثافت نکن بوش خفمون کرد پیر مرد در جواب گفت خوب بو نکن 

ادامه مطلب ...

سخنرانی امشب حسن کلید

به خدا رو نیست سنگ پاست  ( سخنان کامل رئیس جمهور در ادامه مطالب لینگ شده است )

جناب حسن کلید امروز دوشنبه مرداد 1397روز 14

دوتا نکته گفتن که بنده از خنده روده بور شدم

1. آمریکا باید از ما عذر خواهی کند

2. بزودی کاری میکنیم که تحریم ها میرن

فقط میخوام بدونم داداش ساقی تو کی بوده ، اصلا چی زدی

به خدا رو نیست سنگ پاست

میگه اعتراضی در کار نیست تا کی انکار تاکی بی مسئولیتی ، یکبار نشد مسئولیت کاریرو خودتون به دوش بگیرین بگین آره به خاطر ضعف مدیریتی نشد فقط امرکا میکنه اسرائیل میکنه اینا هزار ها کیلومتر از ما دوراند  

ادامه مطلب ...

دست فروش

امروز غروب به بازار رفته بودم با پراید  وطنی که تنها راه رسیدن به خداست 

در فکر فرو رفته بودم که ناگهان شیشه ماشین کوبیده شد پرسیدم په شده گفت : پسر از من دستمال کاغذی بخر ، گفتم پدر من  امروز هیچی ندارم بی پولم ، پ.ل نداشتم بنزین بزنم ، آمپر ماشنرو نشونش دادم و گفتم یا تو راه میمونمو یا به خونه میرسونتم پیر مرد بی آن که چیزی بگه رفت ولی من خیلی دلگیر شدم ای کاش پولی داشتم ولی حقیقت همینه من هم نداشتم پیر مرد دورترو دورتر میرفت با صدای بلند گفتم من هم دارم از جیب پدرام میخورم .

حقیقت تلخه ولی لیسانس مملکتم و هنوز درحال تغزیه از جیب مبارک پدر هستم گاهی خجالت میکشم که بگم پدر لطفا به من پول بده واقعا صحنه تحقیر آمیزی در وجود این مملکت است از خجالت میخواهم که غرق شوم ولی محتاج پول هستم چه کنم  ، بیشتر اوقات هیچ تقاضایی از پدرام ندارم ماهی یک بار  آن هم اگر مجبور باشم مگر نه اصلا تقاضا نمیکنم.

تف به این لیسانس که بدر لای جرز دیوار هم نخورد .